رعایت ورع حتی در اعمال عبادی
این رعایتها و اجتنابها تا آنجا نیکو دانسته میشود که به اعمال عبادی خانمها نیز تسری مییابند به گونهای که مثلاً وظیفهی نماز جماعت از خانمها برداشته شده و ثواب افزونی به نماز فردای آنها در منزل وعده دادهاند .
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند :
« نماز زن به تنهایی در خانهاش از نماز جماعت او بیست و پنج برابر بیشتر فضیلت دارد.» (6)
این گونه عبادت کردن در مکانهای پوشیده و دور از دیدرس نامحرم ، برای زن مناسبتر دانسته شده و حتی تلویحاً او را از خروج از خانه برای نماز جماعت نیز بازداشتهاند .البته همین جا میگوییم که نمیتوان منکر خروجهای ضروری خانمها برای خرید مایحتاج خانه یا به علت دیگر ضرورتها نشد ، اما اصل ثابت این است که هر چه بیرون آمدن و برخورد خانمها با نامحرمان کمتر باشد ، به نفع خود ایشان است . ضمن اینکه کیفیت رفع آن ضرورتها نیز مهم است . یعنی مثلاً خانمی که برای خرید به بیرون منزل می رود ، به گونههای متفاوتی می تواند با نامحرم تماس بگیرد که یقیناً حالت مطلوب آن اکتفا به حداقل است . این چنین ، هر چه بتوان این پیشگیری و سپر گزینی را پیشه ساخت ، قرب بانوی شیعه به خدایش بیشتر خواهد بود .
روزی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از اصحاب خود پرسیدند : چه هنگام زن بالاترین درجهی قرب به پروردگارش را دارد ؟ وقتی حضرت امیر علیه السلام این سوال را خدمت حضرت فاطمه علیهما مطرح فرمودند ، ایشان در پاسخ گفتند :
ادنی ما تکون من ربها ان تلزم قعر بیتها
نزدیکترین حالت او به خدایش این است که ملازم اندرونی ترین جای خانهاش باشد .
امیرالمومنین علیه السلام فرمودند : وقتی این پاسخ فاطمه را به پیامبر رساندم ایشان فرمودند :
ان فاطمه بضعه منی (7)
فاطمه پاره تن من است .
در این روایت تاکید شده که نزدیکترین حالت زن به خدایش در حالتی است که در قعر خانهاش و پنهانترین جای کاشانهاش سکنی گزیده باشد . اگر ما به دنبال تقرب بیشتر به خداوند متعالیم ، باید خود را به این مرحله نزدیک کنیم و سعی نماییم تا آنجا که ممکن است به این هدف ملتزم باشیم هر چه این تکاپوی ما بیشتر به عمل گرایی نزدیک شود ، تقرب ما به خدا درجهی والاتری را یافته است .
حضرت زهرا علیهما السلام فرمودهاند :
خیر للنساء ان لا یرین الرجال و لا یراهن الرجال (8)
برای زنان خوب است که مردان را نبینند و مردان نیز آنها را نبینند .
بانوان در هر موقعیتی باید این اصل کلی را رعایت کنند و تا جایی که ضرورت اقتضاء نمیکند از برخورد با آقایان بپرهیزند . حتی وقتی از خانه خارج میشوند ، لازم نیست با آقایان اختلاط کنند و مستقیماً در دیدرس آنها واقع شوند که اگر چنین کنند برای خودشان بهتر است .
در این مسیر ، بعضی کارها که شرعاً مباح شمرده میشود را باید برای حفظ ورع کنار نهاد . به عنوان مثال ، نگاه بدون لذت به سر و صورت مرد نامحرم به فتوای عدهای از فقها حرام و به فتوای بعضی دیگر جایز می باشد هر چه که احتیاط مستحب در ترک آن است پس اقتضای ورع این است که بانوان متدین از این کار بپرهیزند ، چون همان گونه که بیان شد ، ورع این است که شخص نه تنها از محرمات قطعی بلکه از مشتبهات دوری کند و چیزی که بعضی فقهای بزرگ شیعه آن را حرام میدانند و بعضی به احتیاط مستحب در ترک آن قائلند، قطعاً از مشتبهات شمرده میشود .
پرهیز از شوخی با نامحرم
انسان در مسیر انجام کارهای مشروع ( مستحب یا واجب ) در ارتباط با نامحرم نباید از حد مجاز شرعی تجاوز کند که یکی از مصادیق آن شوخی بانامحرم است .
ابوبصیر که از یاران و شاگردان برجستهی امام صادق و امام باقر علیهما السلام بوده و احادیث بسیار از قول او نقل شده می گوید :
« به زنی یاد میدادم ، پس ] در حین درس [ با او یک شوخی کردم ، وقتی خدمت امام باقر علیه السلام رسیدم بدون مقدمه به من فرمودند : به آن زن چه گفتی ؟ ابوبصیر میگوید : صورتم را ] از خجالت [ پوشاندم حضرت فرمودند : دیگرپیش آن زن برنگرد .» (9)
ابوبصیر شخصیتی مورد توجه و علاقهی امام بوده است ، ولی به هر حال معصوم نبوده و در یک لحظه ، در ضمن تعلیم قرآن - که یک امر کاملاً دینی و مورد رضای خداست -از حد مجاز شرع در ارتباط با نامحرم تجاوز میکند همین امر باعث می شود که امام زمانش از او آزرده شوند و به او دستور دهند که دیگر با آن زن نامحرم رفت و آمد نکند و از خیر تعلیم قرآن به او بگذرد .
این درسی است برای همهی شیعیان که ارتباط با نامحرم به امور غیر ضروری کشیده نشود و تماس آنها - حتی در سخن گفتن - سنجیده و حساب شده باشد و از شوخی با نامحرم اجتناب کنند. خلاصه دقت در این امرلازم است ، نباید رعایت مسائلی را که در شرع چنین واضح و روشن است از مصادیق مقدس بازی و افراطی گری دانست . این گونه برخود ، خود مصداق نیرنگ شیطان است و کسانی که مشتاق یاری امام عصر علیه السلام هستند باید از این سطحی نگری اجتناب کنند.
ندای یاری طلبی فرزند حسین علیه السلام در دهلیزهای عصر پیچیده است و اگر من و تو هم شمشیر بر زین بگذاریم و راه پس را پیش گیریم دیگر چه کسی برای او باقی میماند . بیا تا لااقل غصهاش را بخوریم و در آسیای این غصه برای او خرد شویم ! بیا نگذاریم بیش از این عزیز فاطمه سر بر دیوارهای بیکسی بگذارد و غربت زده اشک بریزد ، بیا .....
پی نوشتها :
(1) اصول کافی ، کتاب العشره.
(2) بحارالانوار ، ج71 ، ص7.
(3) بحارالانوار ، ج70 ، ص306.
(4) وسائل الشیعه ، ج 14 ، باب 89.
(5) وسائل الشیعه ، ج 14 ، 174.
(6) بحارالانوار ، ج83 ، ص371.
(7) بحارالانوار ، ج103 ، ص250.
(8) وسائل الشیعه ، ج 14 ، باب 129.
(9) وسائل الشیعه ، ج 14 ، باب 106.